گذرگاه سه

پنجشنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۱

منبع :روزنامه ی اعتماد سال دهم ، شماره ی 2674 ، شنبه 21 اردیبهشت 1392 


گذرگاه سه
مرگ شناسی


دکتر غلامحسین معتمدی
با ظهور رنسانس تفکّر غربی از قرون وسطی فاصله گرفت و مرگ اندیشی مذهبی آن دوران نیز که ریشه در برخی سنت های فلسفی یونان باستان داشت کمرنگ شد. همراه با انسان محوری عصر رنسانس نگاه ها از مرگ به سوی زندگی معطوف شد تا جایی که پس از سقراط و فلاسفه ی بعد از او که اصل فلسفه را با اندیشه ی مرگ عجین می دانستند، اسپینوزا و امثال او برآن شدند که انسان دنیای نو باید به مرگ نیندیشد و خرد ورزی او روی به زندگی داشته باشد. امّا فجایع ، خشونت ، سبعیّت و کشتارهای وسیعی که در جنگ های جهانی اوّل و دوّم روی داد و بدون دستاوردهای تکنولوژیک دنیای مدرن امکان پذیر نبود، زداینده ی تمام خوش بینی های قبلی و موجب آن شد که نگاه ها دوباره به سوی مرگ باز گردد و تلخی مرگ بار دیگر ذائقه ی تفکر غرب را متاًثر کرد. معهذا صرف نظر از تاًملات فلسفی و انعکاس اندیشه ی مرگ در آثار هنری و ادبی به طور کلّی در سطح اجتماعی گرایش انکار کننده ی مرگ حاکم بود و حتّی در جامعه ی علمی نیز تا نیمه ی دوّم قرن بیستم موضوع مرگ یک تابو محسوب می شد. روان شناس برجسته هرمان فیفل (Herman Feifel) با انتشار کتاب معروف خود "معنای مرگ" تابوی بحث در باب مرگ و مردن را شکست و پیشگام ظهور مبحثی جدید شد که مرگ شناسی یا تاناتولوژی (Thanatology) نام گرفت. مرگ شناسی به عنوان عرصه ای بین رشته ای و مرتبط با رشته های گوناگون علمی مانند روان شناسی ، جامعه شناسی ، روانپزشکی ، مردم شناسی ، پزشکی ، حقوق و ... تا آن جا گسترش یافت که برخی عناوین کلّی تری مانند مرگ پژوهی یا جنبش مرگ آگاهی را برای آن پیشنهاد کردند. امروزه مرگ شناسی عرصه ای علمی و مدرسی است که به تحقیق در با ب مرگ ، مردن ، ماتم ، داغدیدگی ، رفتارهای تهدید کننده ی حیات ، خودکشی ، بیماری های مهلک ، و مشکلات بیماران روبه مرگ و بازماندگان آنان می پردازد. به عبارت دیگر مرگ شناسی با سلامت روان شناختی کسان درگیر با فرایند مردن اعم از افراد ، خانواده ها ، جوامع و فرهنگ ها سرو کار دارد. بنابراین مرگ شناسان توجّه خود را به تمام جنبه های مرگ ،زیستی ( فرایندهای بیولوژیک) ، روان شناختی ( عناصر احساسی ، رفتاری و شناختی ) و اجتماعی (تاریخی ، فرهنگی و مباحث قانونی) معطوف می کنند. نتایج گسترش این عرصه به استفاده ی عملی از یافته های آن در نحوه ی مقابله با بیماران رو به مرگ ، بازسازی تشکیلات مراکز درمانی و تجدید نظر در برنامه های بهداشتی و درمانی انجامیده است. یکی از وجوه مرگ شناسی ، آموزش عمومی مرگ در سطح جامعه است که هدف آن انتقال مفاهیم و دست آوردهای این عرصه به عموم مردم است تا موجب ارتقاء آگاهی افراد در این باب و آشنایی با شیوه های درست مواجهه با مهم ترین پدیده های زندگی یعنی مرگ و مردن شود. نوشتارهای این ستون نیز با هدف آموزش مرگ به مخاطبان ارائه می شود.