بررسی کارشناسان از علل و زمینه های بروز خشونت

سه شنبه ۲۵ مرداد ۱۳۷۹

بررسی کارشناسان از علل و زمینه های بروز خشونت

گرایش بیش از حد افراد به خشونت به نحوی است که گاهی اوقات درگفت و گوهای روزمره نیز چهره ای خشن به خود می گیرد. در بعضی موارد نیز این خشونت ها منجر به جنایات و فجایع هولناکی می شود.
اختلالات شخصیتی و رفتاری از عوامل اصلی بروز خشونت در افراد است. افرادی که دارای شخصیت متغیر هستند و همیشه در یک وضعیت متعادل و واضع قرار ندارند بیشتر از اشخاص دیگر به خشونت متوسل می شوند.
کارشناسان اجتماعی معتقدند، زمینه های بروز خشونت در خود جامعه و جوامع کوچک تری مانند خانواده، مدرسه و... وجود دارد.
دکتر قرایی مقدم استاد دانشگاه درباره عوامل و زمینه های بروز خشونت می گوید: «عوامل متعددی در بروز خشونت موثرند از جمله عوامل اقتصادی، فشارهای زندگی، شرایط اجتماعی و سیاسی. اما مهمترین عامل، عامل اقتصادی است. با افزایش جمعیت، توان مالی افراد لحظه به لحظه کاهش می یابد و هرگاه توان اقتصادی کاهش یابد و اختلاف طبقاتی زیاد شود در نتیجه انتظار طبقه متوسط و رو به پایین جامعه برآورده نمی شود و این مسئله به صورت خشونت بروز می کند.»
وی می افزاید: «امروزه ذهنیت حکم در جامعه ما، ذهنیت مادی است و روابط افراد حتی در روابط عاطفی هم براساس دید مادی شکل می گیرد. به همین علت عامل اقتصادی نقش عمده ای در بروز خشونت دارد.»
وی با اشاره به این که جامعه ایران یک جامعه پرخاشگر است، می افزاید: «مردم همه پرخاشگر شده اند و با یکدیگر درگیری دارند. حتی گفت و گوهای عادی و روزمره هم عکس العمل هایی توام با خشونت را در پی دارد که این نشان از جامعه ای پرخاشگر دارد و ما سابقه ای طولانی در پرخاشگری داریم.»
دکتر قرایی مقدم درباره سرایت پدیده خشونت به دیگران می گوید: «خشونت یک پدیده مسری است، به عنوان مثال وقتی جوان بیکار باشد یا شغل مناسب نداشته باشد، فشارهای زیادی بر او وارد می شود و این موجب ناراحتی و نگرانی پدر و مادر و اعضای خانواده می شود و در واقع شخص از این طریق خشونت خود را به دیگران منتقل می کند.»
این استاد دانشگاه اضافه می کند: «پدیده خشونت یک پدیده اجتماعی است و چون پدیده های اجتماعی تام هستند عوامل گوناگونی در ایجاد آنها موثرند. نبود امنیت در جامعه یکی دیگر از عواملی است که خشونت به بار می آورد. براساس هرم «نیازها» ی «مزلو» بعد از رفع نیازهای فیزیولوژیک، احساس امنیت بهترین نیاز فرد است. هرکس امنیت ندارد، احساس آرامش نمی کند. اگر امنیت در جامعه نباشد، خشونت و بزهکاری رشد می کند البته این امنیت فقط امنیت جانی نیست بلکه امنیت شغلی و اقتصادی را هم در بر می گیرد و حتی احترام افراد هم باید مصون بماند. پرخاشگری ارثی و غریزی نیست و عوامل مختلف در هر دوره، حتی چگونگی شیر دادن مادر به کودک، در بروز خشونت موثرند.»
نیارهای طبیعی و موانع
«قاسم قاضی» روان شناس و استاد دانشگاه، نیز در این رابطه می گوید: «وقتی نیازهای طبیعی و اصلی انسان برآورده نشود، خشونت وارد عمل می شود. مثلا کودکی که در حال خوردن غذای مورد علاقه اش است اگر کودکی دیگر غذای او را بگیرد رفتار خشونت آمیز کودک ظاهر می شود. ریشه تئوریک بروز خشونت در ایجاد مانع برای رفع نیازهای افراد است.»
وی می افزاید: «در جامعه متمدن، انسان- که آزادی از نیازهای اساسی اوست- فقط مقررات اجتماعی را رعایت می کند و به بایدها و نبایدهای خارج از این مقررات که آزادی او را محدود می کند پایبند نیست. اگر با آزادی افراد مخالفت شود، آنها دست به خشونت می زنند، البته ممکن است خشونت به صورت عینی ظاهر نشود و نفرت و کینه ای در درون افراد ایجاد شود یا آنان رفتارهای تظاهری از خود نشان دهند که این نوع رفتارها از خشونت هم خطرناک تر است. واکنش هایی که افراد در برابر محدودیت آزادی های خود، بروز می دهند با توجه به این که در چه مرحله ای از رشد هستند، متفاوت است.»


تعارض نیازها
« دکترغلامحسین معتمدی»روانپزشک، نیز منشاء بروز خشونت را زیستی، روانی و اجتماعی می داند و در این مورد می گوید: «عوامل زیستی همان نیازهای مشترک اجداد ما و حیات وحش یعنی کسب غذا، تملک منطقه زیستی، همسریابی و... است که تعارض این نیازها با یکدیگر باعث بروز خشونت می شود البته با گسترش و پیشرفت نحوه زندگی اجتماعی، اشکال ابتدایی پرخاشگری نیز تغییر کرده و بروز خشونت شکل پیچیده تری یافته است.
وی در مورد عل روانی خشونت، می گوید: «از لحاظ روانی، بروز پرخاشگری ناشی از سرخوردگی افراد در رسیدن به نیازهای غریزی، خواستها و امیال آنها است. البته عوامل اجتماعی نیز نقش موثری در بروز خشونت دارند. به عنوان مثال محروم بودن از محبت های اجتماعی یکی از عوامل بروز خشونت است. نحوه برخورد مسئولان جامعه با افراد نیز در بروز خشونت موثر است.»
این روانپزشک می افزاید: «در سده های گذشته در مورد خشونت بحثی وجود داشت که آن را به خشونت مجاز و غیرمجاز تقسیم می کرد اما در دنیای امروز با توجه به وجود اعلامیه ها و معاهده های بین المللی دیگر این بحث مطرح نیست و هر خشونتی غیرمجاز است.»
همچنین بنا به تحقیقات کارشناسان، ستیزه های خانوادگی، سلطه بیش از حد والدین روی فرزندان، نداشتن خواست ها و اهداف واقعی، نگرانی از آینده و... از عوامل بروز خشونت در افراد هستند. البته کارشناسان اجتماعی معتقد هستند تا حدی بروز خشونت در بین جوانان طبیعی است و مسئولان باید برای یافتن راه صحیح تخلیه این خشونت و کنترل آن چاره ای بیندیشند. به عنوان مثال در ژاپن، هند و برخی از کشورهای اروپایی دانشجویان در سال جشن هایی در دانشگاه برگزار می کنند و در آن جشن ها شروع می کنند به فریاد و جیغ زدن که این کار باعث تخلیه روانی آنها می شود.