تمامی حقوق این وبسایت محفوظ می باشد
طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط ساناتک
عوارض روانی زلزله بم
چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۸۲
گروه اجتماعی- زهرا رفیعی: با وجود گذشت ده روز از حضورم در بم هنوز شب ها موقع خوابیدن چهره های افراد از زیر آوار درآورده در مقابلم ظاهر می شود. کودکی که در کنار عروسکش خوابیده است و پس از سه روز از زیر آوار بیرون کشیده می شود و بدون عروسکش در زیر خروارها خاک به خواب ابدی می رود یا پیرمردی که تمام اعضای خانواده اش را از دست داده و کسی نمی تواند او را شناسایی کند بنابراین از او برای بازماندگان احتمالی زلزله عکس فوری گرفته می شود.
تصویرهای غم انگیزی که در سکوت و تنهایی به سراغ من به عنوان یک خبرنگار و کسی که تنها دو روز از واقعه بم را دیده است، می آید فراموش ناشدنی است چه برسد کسانی که با یک زمین لرزه 8/6 ریشتری علاوه بر این که تمام اموال و دارایی خود را از دست داده اند. تمام روابط انسانی و عاطفی خود را در کمتر از 18 ثانیه در زیر تلی از خشت و آجر از دست دادند.
اصولا وقتی حوادث غیرمترقبه مانند سیل و زلزله، جنگ، تصادفان و آتش سوزی برای افراد رخ می دهد عارضه ای به نام «اختلال پس از ضربه» خود را نشان می دهد. علائم این اختلال در تمام موارد مشابه است. شوک ناباوری، کرختی روانی و علائم حاد افسردگی، اضطراب و یادآوری مکرر صحنه حادثه تا جایی که به هوش بوده اند در کنار علائم و عوارض جسمانی شرایط را برای حادثه دیدگان دشوارتر می کند.
دکتر غلامحسین معتمدی روانپزشک، در گفت و گو با خبرنگار یاس نو گفت: عوارض حوادثی این چنینی باقیمانده زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. فرد علاوه بر این که صدمه جسمانی دیده است، شبکه حمایت عاطفی را نیز از دست داده است. کسانی که پدر، مادر، خواهران و برادران و همچنین اقوام درجه دوم خود را از دست داده اند علائم روانی فقدان آنها را پس از حادثه به صورت آشکار نشان خواهند داد.
وی در ادامه با اشاره به این که هرکدام از ما نسبت به هویت جغرافیایی خود دلبستگی داریم. گفت: در مورد زلزله بم افراد هویت محلی خود را از دست داده اند. محله ای که در کودکی در آن بازی کرده اند. محل کار و تحصیل و همه تجربیات اولیه را مجبورند به خاطره هایشان بسپارند. همه ما در شرایط عادی تجربه فقدان « loss» را داشته ایم. در شرایط عادی ما با فقدان های قابل رویارویی که در دامنه تجربیات روزانه مان است مواجه شده ایم ولی در مواردی چون سیل و زلزله افراد با تجمع غیرقابل تصور فقدان ها مواجه می شوند که باقی زندگی شان را تحت تاثیر قرار می دهد.
تصور کنید دو ماه از واقعه بم گذشته است. تب پوشش خبری ماجرا خوابیده است و همه به دنبال درج خبرهای بودجه سال 83 و مسئله انتخابات شده اند. مردمی که هم اکنون در چادرهای هلال احمر زندگی می کنند به امید ساخته شدن خانه توسط دولت به سر می برند. قطعا شرایط روحی آنها به مراتب سخت تر و شدیدتر از هفته های اول وقوع زلزله است. چرا که مردم تا آنجا که در توان داشتند از طریق کمک های نقدی و غیرنقدی به آنها کمک کرده اند. حس تنهایی ایجاد شده پس از این واقعه هیچ کدام از زلزله زده ها را تنها نخواهد گذاشت. با این که گروه های امداد و نجاتی که به منطقه اعزام شده اند به همراه خود روانشناس و روانپزشک برده اند، اما قطعا روند پیگیری ودرمان این افراد طولانی خواهد بود
دکتر محمدتقی جغتایی رئیس دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در این باره گفت: آسیب دیدگان زلزله بم در روزهای اول این حادثه از نظر مشکلات روحی و روانی مشکلی نداشتند، اما ممکن است پس از گذشت زمان، تعارضات روانی در بین آنان ایجاد شود که مسئولان و دست اندرکاران باید به این پدیده توجه داشته باشند.
دکتر غلامحسین معتمدی درباره آنچه که پس از دو ماه بر آسیب دیدگان زلزله رخ خواهد داد گفت: دو چیز اساسی برای کمک به زلزله زدگان از لحاظ آسیب های روحی بسیار مهم است. اول وجود شبکه حمایت عاطفی است که در ایران به دلیل وجود خانواده گسترده( extended family) قابل دسترسی است ولی در مورد زلزله بم به علت این که در برخی موارد افراد بعضا تمام اعضای خانواده خود را از دست داده اند، امکان پذیر نیست . دوم وجود مراکز مددکاری اجتماعی است که در این گونه موارد با برنامه ریزی سرویس های لازم را برای جبران فقدان شبکه عاطفی ارائه می دهند. در کشور ما این مراکز به صورت کارآمد وجود ندارد.
وی در ادامه گفت: احساس تنهایی در مردم زلزله زده بم در مراحل بعدی خود را نشان خواهد داد مضافا بر این که با واکنش های فردی همراه خواهد بود. در واقع ادراک واقعی این فاجعه در مراحل بعدی با علائمی چون افسردگی رخ خواهد داد. کسی که از زیر آوار با سلامت جسمی بیرون کشیده می شود بی شک با روح خسته و شک زده به اطراف خود نگاه می کند، به طوری که به گفته یکی از روانشناسان، امکان ندارد کسی از زلزله بدون عوارض روانی بیرون بیاید.
تصویرهای غم انگیزی که در سکوت و تنهایی به سراغ من به عنوان یک خبرنگار و کسی که تنها دو روز از واقعه بم را دیده است، می آید فراموش ناشدنی است چه برسد کسانی که با یک زمین لرزه 8/6 ریشتری علاوه بر این که تمام اموال و دارایی خود را از دست داده اند. تمام روابط انسانی و عاطفی خود را در کمتر از 18 ثانیه در زیر تلی از خشت و آجر از دست دادند.
اصولا وقتی حوادث غیرمترقبه مانند سیل و زلزله، جنگ، تصادفان و آتش سوزی برای افراد رخ می دهد عارضه ای به نام «اختلال پس از ضربه» خود را نشان می دهد. علائم این اختلال در تمام موارد مشابه است. شوک ناباوری، کرختی روانی و علائم حاد افسردگی، اضطراب و یادآوری مکرر صحنه حادثه تا جایی که به هوش بوده اند در کنار علائم و عوارض جسمانی شرایط را برای حادثه دیدگان دشوارتر می کند.
دکتر غلامحسین معتمدی روانپزشک، در گفت و گو با خبرنگار یاس نو گفت: عوارض حوادثی این چنینی باقیمانده زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. فرد علاوه بر این که صدمه جسمانی دیده است، شبکه حمایت عاطفی را نیز از دست داده است. کسانی که پدر، مادر، خواهران و برادران و همچنین اقوام درجه دوم خود را از دست داده اند علائم روانی فقدان آنها را پس از حادثه به صورت آشکار نشان خواهند داد.
وی در ادامه با اشاره به این که هرکدام از ما نسبت به هویت جغرافیایی خود دلبستگی داریم. گفت: در مورد زلزله بم افراد هویت محلی خود را از دست داده اند. محله ای که در کودکی در آن بازی کرده اند. محل کار و تحصیل و همه تجربیات اولیه را مجبورند به خاطره هایشان بسپارند. همه ما در شرایط عادی تجربه فقدان « loss» را داشته ایم. در شرایط عادی ما با فقدان های قابل رویارویی که در دامنه تجربیات روزانه مان است مواجه شده ایم ولی در مواردی چون سیل و زلزله افراد با تجمع غیرقابل تصور فقدان ها مواجه می شوند که باقی زندگی شان را تحت تاثیر قرار می دهد.
تصور کنید دو ماه از واقعه بم گذشته است. تب پوشش خبری ماجرا خوابیده است و همه به دنبال درج خبرهای بودجه سال 83 و مسئله انتخابات شده اند. مردمی که هم اکنون در چادرهای هلال احمر زندگی می کنند به امید ساخته شدن خانه توسط دولت به سر می برند. قطعا شرایط روحی آنها به مراتب سخت تر و شدیدتر از هفته های اول وقوع زلزله است. چرا که مردم تا آنجا که در توان داشتند از طریق کمک های نقدی و غیرنقدی به آنها کمک کرده اند. حس تنهایی ایجاد شده پس از این واقعه هیچ کدام از زلزله زده ها را تنها نخواهد گذاشت. با این که گروه های امداد و نجاتی که به منطقه اعزام شده اند به همراه خود روانشناس و روانپزشک برده اند، اما قطعا روند پیگیری ودرمان این افراد طولانی خواهد بود
دکتر محمدتقی جغتایی رئیس دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در این باره گفت: آسیب دیدگان زلزله بم در روزهای اول این حادثه از نظر مشکلات روحی و روانی مشکلی نداشتند، اما ممکن است پس از گذشت زمان، تعارضات روانی در بین آنان ایجاد شود که مسئولان و دست اندرکاران باید به این پدیده توجه داشته باشند.
دکتر غلامحسین معتمدی درباره آنچه که پس از دو ماه بر آسیب دیدگان زلزله رخ خواهد داد گفت: دو چیز اساسی برای کمک به زلزله زدگان از لحاظ آسیب های روحی بسیار مهم است. اول وجود شبکه حمایت عاطفی است که در ایران به دلیل وجود خانواده گسترده( extended family) قابل دسترسی است ولی در مورد زلزله بم به علت این که در برخی موارد افراد بعضا تمام اعضای خانواده خود را از دست داده اند، امکان پذیر نیست . دوم وجود مراکز مددکاری اجتماعی است که در این گونه موارد با برنامه ریزی سرویس های لازم را برای جبران فقدان شبکه عاطفی ارائه می دهند. در کشور ما این مراکز به صورت کارآمد وجود ندارد.
وی در ادامه گفت: احساس تنهایی در مردم زلزله زده بم در مراحل بعدی خود را نشان خواهد داد مضافا بر این که با واکنش های فردی همراه خواهد بود. در واقع ادراک واقعی این فاجعه در مراحل بعدی با علائمی چون افسردگی رخ خواهد داد. کسی که از زیر آوار با سلامت جسمی بیرون کشیده می شود بی شک با روح خسته و شک زده به اطراف خود نگاه می کند، به طوری که به گفته یکی از روانشناسان، امکان ندارد کسی از زلزله بدون عوارض روانی بیرون بیاید.