تمامی حقوق این وبسایت محفوظ می باشد
طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط ساناتک
پیام روشن «رنگ ها»
دوشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۸۰
اشاره:
میان رنگ ها زاده می شوی، چشمهایت را که می گشایی دنیایی از رنگ ها در مقابلت به نمایش برمی خیزند، با آن ها زندگی می کنی و آن چنان تسخیرت می کنند که خاطراتت را با آن ها رنگ می کنی همان طور که از کودکی دنیای آرزوهایت را با آن رنگ می کردی.
رنگ مترادف با کلمه انگیسی (hue) یا (colour) پدیده ای است فیزیکی که در اثر تابش و رفتار انعکاسی نور در برابر چشم ناظر ظاهر می شود.
می توان به صراحت گفت، حدود 80 هزار سال است که بشر موفق گردیده است اشیا را رنگ نماید و ابتدایی ترین رنگ آمیزی فقط با 2 رنگ (سیاه، قرمز) بوده که اساس آنها منابع آلی و هم چنین خیلی گران بوده است و تنها متمولین در استفاده از پارچه های رنگی و مواد تزئینی حق تقدم داشته اند، چنانچه صدها هزار حلزون جان خود را از دست دادند تا امپراطور روم توانست قبای شاهانه قرمز رنگ خود را بر تن کند.
بنابراین جا دارد در ارتباط با تحول پدیده رنگ ها و جایگاه ویژه ای که از لحاظ روانی- اجتماعی- اقتصادی بر جامعه و زندگی افراد دارند، بپردازیم.
درهمین بین جا دارد به سخنی از «کلاوس برند فلمار» اشاره نماییم که چنین گفته است: «چه رنگی مورد علاقه شماست؟ از میان سه رنگ اصلی (زرد، قرمز و آبی) یا سیاه و سفید رنگی را انتخاب کنید. وقتی رنگ مورد علاقه تان را انتخاب کردید سعی کنید خیلی دقیق آن را توصیف کرده و هرچه به ذهنتان می آید، بنویسید (رویاها، تصورات و آنچه تجربه کرده اید) وقتی نوشته تان تمام شد، آن را به دقت بخوانید. شما در آن آرزوها و هرچه را مورد علاقه تان است، خواهید یافت.»
بنابراین، رنگ ها به لحاظ عینی و روانی در زندگی انسان ها نقش بسزایی دارند و به خواسته ها، بلندپروازی ها و واقعیت های موجود در زندگی گواهی می دهند.
«دکتر رسول حبیبی»- روان پزشک- در حالی که بحث رنگ ها را از مباحث طولانی و گسترده می داند در ارتباط با تاثیرات رنگ بر روحیه افراد، چنین توضیح می دهد:
«رنگ در زندگی روزمره آن چنان اهمیت دارد که قابل تصور نیست شاید به خاطر رویت همیشگی رنگ ها از اهمیت آنها غافلیم. رنگ برای انسان همیشه پدیده ای قابل تحسین بوده است و پیش از آن که به تصور آید، در ما تاثیر می گذارند.
رنگ ها ما را خوشحال، غمگین، آرام و بی قرار می کنند در واقع رنگ ها به زندگی ما معنا و مفهوم می بخشند و دنیای بدون رنگ را نمی توان متصور شد.»
وی در ارتباط با این که مردم ایران به چه رنگ هایی علاقه نشان می دهند، چنین می گوید:
«حالات روانی انسان ها آنقدر شدید و متنوع است که بعضی مواقع لازم است سالها تلاش نمایی تا حس زیبایی شناسی مناسبی را به یک جامعه تزریق نمایی و این امر به عهده کارشناسان و متخصصان رنگ در یک جامعه است برای نمونه، بعد از جنگی چند ساله در یک کشور بعید است مردم بتوانند از رنگ های گرمی همچون قرمز یا زرد و... استفاده نمایند.»
وی همچنین در ارتباط با علاقه روحی افراد به رنگ ها با اشاره به سخنی از مارکس لوچه که می گوید: بیشتر انسان ها معمولا رنگ های زرد، قرمز و سبز را به رنگ های خنثی همچون قهوه ای، خاکستری، بنفش و سیاه ترجیح می دهند، معتقد است: نباید از نظر دور داشت که امروزه متخصصان و روان شناسان برای درمان اختلالات روحی و روانی و حتی مشکلات جسمی از رنگ ها سود می جویند، به طوری که رنگ لباس به خاطر حساسیت نوری خاصی که چشم های انسان دارد بر رفتار و سلامت ما اثر می گذارد و با مشاهده رنگ های مختلف در لباس و فضاهای داخلی و خارجی محیط زندگی می توان به حالات روحی انسان ها پی برد. برای نمونه، اگر دیوارهای سالن کنفرانس را رنگ آبی نماییم مستمعین کمتر و دیرتر احساس خستگی می کنند . همین طور بعضی از رنگ ها در انسان ایجاد دلمردگی و بیماری می کنند و بعضی از رنگ ها از لحاظ روان شناسی عکس العمل های متفاوتی را به وجود می آورند که به عواملی همچون سن، سلیقه، فرهنگ اجتماعی و نمادهای تاریخی بستگی دارد.
وی همچنین در پایان به معنی بعض از رنگ ها اشاره می نماید:
رنگ قرمز: نقطه ختم زرد است و دارای حرارت و تابندگی است. قرمز نارنجی، تابشی پرشور از عشق است. قرمز ارغوانی، بر عشقی روحانی دلالت می کند.
رنگ آبی سمبل جاودانگی است و به معنی ایمان، آرامش و فضای لایتناهی است. اگر آبی تیره گردد معنی ترس و بیم، غم و اندوه و مرگ و نیستی را تداعی می کند و رنگ لباس آبی نشان دهنده فروتنی و افتادگی است.
رنگ سبز: نشان دهنده طرز تفکر بهتر است و به معنی اراده، اطمینان، استقامت، جوانی و قدرت است.
رنگ زرد: نشان دهنده احساسات پرشور، جوینده، منتظر و امیدوار را می نمایاند و همچنین به لحاظ نزدیکی رنگ زرد به قرمز ضربان قلب و تنفس را تحت تاثیر قرار می دهد.
گفتنی است، رنگ ها به لحاظ روان شناسی در روحیات فردی و اجتماعی افراد تاثیرات شگرفی دارند که با ترجمه هریک از آنها می توان دنیای وسیعی از آرزوها و تعلقات روحی و روانی افراد را در دنیای رنگ ها جستجو کرد.
«دکتر غلامحسین معتمدی»- روانپزشک- در ارتباط با تاثیرات روان شناختی رنگ ها بر افراد چنین توضیح می دهد:
«تاثیر روانی رنگ ها برخلاف تصور اولیه و عقاید جاری تنها با رجوع به رنگ ها وتنوع آنها امکان پذیر نیست. در حقیقت تاثیرات روان شناختی رنگ ها مبتنی بر پدیده ای به نام وحدت حواس است چنانچه آگاهی از یک شئ به کمک کلیه حواس اعم از بینایی، شنوایی، بساوایی و... صورت می گیرد.
وی می افزاید، تحقیقات نشان می دهد که ابعاد خاصی از تجربه حسی در عرصه های مختلف ادراکی به طور یکسان عمل می کنند. برای نمونه، پر همان گونه صورت را نوازش می دهد که نجوا دستگاه شنوایی را تحریک می کند و به همین ترتیب تحریک گیرنده های چشایی توسط غذایی تند شبیه تحریک بینایی به وسیله برق صاعقه است و خصوصیاتی هم چون شدت، نوع وتداوم در کلیه حواس مشترک هستند. برای نمونه، درخشندگی در عرصه های حسی گوناگون می تواند از درک یکسان برخودار باشد. لذا می توان از لحاظ بیانی احساس سرما، درد و گزشی خفیف را به صورت درخشان و گرما و فشار را به صورت گرفته و رنگ تیره توصیف کرد.»
وی همچنین در ارتباط با تاثیرات رنگ ها بر روحیه افراد چنین می گوید: «یکی از وجوه شباهت میان تاثیرات حسی بستگی عاطفه یا احساسات برانگیخته شده در انسان دارد، که دامنه وسیعی از واکنش های هیجانی را در بر می گیرد.
مثلا گوته از ارتباط میان زردی و شادی، سرخی و فعالیت، سردی و رنگ آبی سخن گفته است؛ البته در این تاثیرات روند تکامل انطباقی بشر نیز موثر بوده است چنانچه، زردی از آن رو زرد شده است که همراه با لذت ناشی از گرمای خورشید بوده است و سبز به این دلیل دارای بار عاطفی سبز شده است که یادآور احساس خوشایند و آرام بخش آسودن در جوار خنکای گیاهان بوده است.»
وی همچنین حس آمیزی رنگ ها و صداها را به نوعی با گرمی صدا یا صوت شیرین بیان می کند و چنین توضیح می دهد:
به عنوان نمونه معتقدند رنگ زرد و صدای زیر ایجادکننده حالت وجد و سرور است و رنگ بنفش و صدای بم نشانگر حالت اندوه است. وی می افزاید، تحقیقات نشان می دهد که شادی به رنگ ها بستگی دارد که در عرصه های حسی دیگر نیز مصداق می یابد. پس در حقیقت حس های مختلف می توانند از طریق القای عاطفه مشترک با هم ارتباط داشته باشند.
وی در پایان تاثیر عوامل فرهنگی موجود بر استفاده از رنگ ها را فراتر از خصوصیات عاطفی انسان ها می داند و در همین رابطه چنین توضیح می دهد:
استفاده نمادین از رنگ ها به عنوان یک وسیله ارتباطی در جوامع مختلف به صور گوناگون صورت می گرفته است که در زمینه های فرهنگی متفاوت و تجلیات متنوعی داشته است. چنانچه در خاور دور رنگ زرد همیشه رنگ سلطنتی بوده و از رنگ سفید برای مراسم عزاداری استفاده می شده است. حال آن که در غرب رنگ ارغوانی رنگ سلطنتی محسوب می شود و در مراسم سوگواری رنگ سیاه به کار می رود و معانی نمادین نسبت داده شده به رنگ ها که برگرفته از سنت ها و تجربیات خاص قومی و فرهنگی است فراتر از تاثیرات فیزیکی رنگ ها عمل می کند و در همان قالب قراردادی موجود تاثیرات روان شناختی خاص خود را القا می کند.
گفتنی است، معانی موجود در رنگ ها دارای قدمتی به پیشینه تاریخ اجتماعی ملت ها می باشند؛ زیرا در مواردی شاهد تاثیرات عمیق رنگ ها بر روحیه جمعی می باشیم که امکان انتخاب فردی را سلب می نماید و همچنین، عوامل فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی موجود در این رنگ ها چنان بر روحیه جمعی فایق آمده که تا حد بسیار زیادی بر روحیه و روان فردی حکم فرمایی می کنند.
«دکتر امان قرایی مقدم»- جامعه شناس- در ارتباط با مفاهیم بعضی از رنگ ها در تعریف و تحلیلی متفاوت می گوید: رنگ قرمز: سمبل آتش است و معانی این رنگ دارای همان ویژگی هایی است که در آتش وجود دارد، مثلا غلیان، برانگیختن اعصاب و تشدید ضربان قلب را به دنبال دارد و به دلیل این که رنگ قرمز از قدرت طول موج بیشتری برخوردار است، در جامعه به عنوان علامتی برای تذکرات و خطرات به کار برده می شود. برای نمونه، چراغ قرمز یکی از علایم هشداردهنده می باشد و از نظر اجتماعی رنگ قرمز نشانگر خشونت، پرخاشگری، تحرک و شور و اشتیاق است.
رنگ زرد: سمبل خورشید است و نیز روشن ترین رنگ خالص در طبیعت می باشد و همچون نور خورشید دارای محرک، معرف هوش، اندیشه، امید و آرزو، نشاط و درخشندگی است.
رنگ آبی: سمبل آب و آسمان است و رنگی لطیف و ملایم است که احساسات درونی افراد را تحت تاثیر قرار می دهد و او را به فراسو و دوردست های افق می برد. این رنگ نشانگر وفاداری، عفت، اتحاد، اعتماد، طرز تفکر، صمیمیت، حقیقت، شفافیت، ظرافت، حساسیت و آرامش است.
رنگ سبز: سمبل طبیعت و سبزی گیاهان است و رنگ قالب طبیعت به معنی صلح است؛ این رنگ نشانگر رشد و نمو، جوانی، قدرت، اراده، اطمینان، امید، صفا و صلح و آبادانی است.
رنگ خاکستری: این رنگ فاصله بین سیاهی و دیگر رنگ هاست؛ یعنی حد فاصل بین مرگ و زندگی است. خاکستری رنگی آزاد است؛ یعنی نه تیره است، نه روشن، نه درونی است، نه بیرونی، نه اضطراب آور است، نه آرام بخش.
رنگ سفید: سمبل روشنایی است و به نوعی معتقدند که ذات باری تعالی نور است و نشانگر نور، روز، پاکی، جوانی، وضو، ایمان، صداقت، رستگاری، قهرمانی، شادمانی و صلح است.
رنگ سیاه: رنگ سیاه به معنی «نه» و نقطه مقابل سفید به معنای «بله» است. رنگ سفید مانند صفحه ای خالی است که داستان روی آن می توان نوشت، رنگ سیاه به معنی پایان است و همچنین رنگ سیاه نشانگر مرگ و نیستی، غم، سوگواری، ابهام، رمز، حالت منفی، پرخطر، ترس، وحشت، پایان تحرک و گوشه گیری است.
وی همچنین در ارتباط با استفاده از رنگ ها در جوامع معتقد است: «اگر جامعه ای شاد باشد بالطبع از رنگ های قرمز، سبز، آبی و رنگ های روشن و گرم بیشتر استفاده می کنند؛ اما استفاده از رنگ های تیره و سیاه بعضا نشانگر ناشادی هاست.»
وی همچنین می افزاید، رنگ ها در اجتماع پیام رسان می باشند؛ یعنی هم می توانند نویددهنده باشند و هم مایوس کننده بنابراین، اگر جامعه ای می خواهد به سمت صفا، صمیمیت و امیدواری پیش برود، یکی از راه ها این است که در فضای اجتماعی و آموزشی به سمت استفاده از رنگ های شاد و زنده برود و باید به جوانان اجازه داده شود از رنگ های گرم و زنده استفاده نمایند تا جامعه از حالت یکدستی و یکنواختی خارج شود؛ جوانان به شدت از رنگ های تیره دلزده می شوند بنابراین، عوامل فرهنگی و اجتماعی موجب گرایش عده کثیری از افراد به رنگ های خاصی می شوند که به روحیه فردی هریک از آنها ترجیح داده می شود.
گفتنی است، ما در زمانه ای زندگی می کنیم که علم گام های بلندی برداشته است و از همین روی می بایست شاهد پیشرفت صنعت در به کارگیری رنگ های متنوع باشیم و محدودیت هایی را که باعث شده حوزه سلیقه افراد را تحت الشعاع قرار دهد، از بین برد.
«دکتر علیرضا میرحبیبی»- رئیس پژوهشکده صنایع رنگ ایران- در ارتباط با تاریخچه رنگ می گوید:
«از بدو خلقت بشر، انسان ها با رنگ آشنایی داشتند و از رنگ ها برای علامت گذاری، تمییز دادن اشیای مختلف از یکدیگر و برانگیختن احساس های مختلف استفاده می کردند و تمدن هایی چون هند و چین از حدود 4 هزار سال قبل با تکنیک استفاده از رنگ به معنای متمدنش آشنا بودند.»
وی همچنین در ارتباط با این که در ادوار مختلف تاریخ واکنش افراد نسبت به رنگ ها تغییری نمی کند و ذاتی است چنین می گوید:
«برای نمونه رنگ آبی همیشه آرام بخش است به طوری که دستگاه هایی به نام آرام بخش ساخته شده است که مجموعه ای از این نور را در فاصله زمانی معین جلوی چشم بیننده روشن می نماید و در عین حال رنگ قرمز حالت تحریک کننده دارد و سمبل خشم و التهاب می باشد. وی می افزاید، از بعد مد در جوامع تغییراتی حاصل شده است چنانچه یک زمان رنگ سبز و زمانی رنگ سیاه مطرح بوده؛ اما در تاریخ کشورمان همیشه شاهد رنگ های شاد و زنده میان افراد بوده ایم.»
رئیس پژوهشکده رنگ در ارتباط با این که آیا این پژوهشکده نسبت به کاربرد رنگ های مختلف در اجتماع پژوهشی انجام می دهد چنین توضیح می دهد:
«به دلیل سرمایه گذاری و جنبه های اقتصادی لازم است رنگ های مورد علاقه مردم در جامعه شناخته شود؛ اما تا به حال تحقیقی در این رابطه صورت نگرفته است ولی مجبور هستیم در آینده چنین برنامه ای داشته باشیم. برای نمونه، توسط یک آمار نسبی، مشخص شده که رنگ قرمز برای اتومبیل ها در ایران مطلوب نمی باشد و شاید رنگ های کدرتر یا متالیک بیشتر برای مردم جلب توجه می کند.»
وی در ارتباط با دلیل محدودیت تنوع رنگی در صنعت ایران معتقد است:
خط تولید کشور امکان این را ندارد که تولیداتش را با رنگ های مختلف عرضه نماید و از دلایل اصلی آن مسائل اقتصادی و محدودیت تکنولوژی در استفاده از تکنیک های جدید می باشد؛ اما با تلاش بیشتر سعی بر آن است که اختلافات موجود را از طریق اعمال رنگ های متفاوت با دنیا کم کنیم. وی می افزاید: البته اگر مسائل اقتصادی رقابت به وجود آید پیشرفت نیز حاصل خواهد شد. چنانچه در کمپانی های اروپایی به دلیل رقابت های موجود ناچارند تا جایی که می توانند مطابق سلیقه مشتری عمل نمایند و حاضر نمی باشند حتی امتیاز کوچکی را نیز از دست بدهند.
علیرضا میرحبیبی همچنین در ارتباط با تاثیرگذاری کشورهای خارجی بر صنعت رنگ ایران، چنین می گوید:
به دلیل محدودیت های اقتصادی و استراتژیکی موجود در کشور ناچاریم انواع مواد واسطه ای، حلال ها و رزین ها را که بخش قابل توجهی از آن مربوط به صنعت پتروشیمی است از خارج از کشور وارد نماییم و در استفاده از تکنولوژی نیز امروزه به سمت به کارگیری از تکنولوژی تمیزتر و یا پایه رنگ آب مطرح است، به طوری که از حلال های آلی به دلیل آلودگی هایی که برای محیط زیست ایجاد می نمایند و برای سلامت جامعه مضر می باشند، کمتر استفاده نماییم در صورتی که کشورهای اروپایی در استفاده از این تکنولوژی پیشتاز هستند.
وی در پایان در ارتباط با این که واردات مواد اولیه رنگی و تاثیرگذاری بر صنعت رنگ ایران بیشتر از چه کشورهایی می باشد، چنین توضیح می دهد: یکی از ضعف های موجود در این رابطه نبود آمار دقیق است؛ با این حال می توان گفت که ریشه واردات این مواد در اروپا و امریکا و آلمان می باشد و همچنین آلمان سهم زیادی در هدایت کلی این صنعت از نظر اقتصادی و علمی را داراست.
با توجه به آنچه گفته شد، شاید گستردگی، وسعت و زیبایی های موجود در رنگ ها را زمانی بتوانیم احساس نماییم که لحظه ای دنیا را سیاه و سفید پیش روی خود جلوه نماییم. رنگ ها را محدود نکنیم زیرا وسعت رنگ ها به گستردگی نگاهمان معنامی بخشد.
میان رنگ ها زاده می شوی، چشمهایت را که می گشایی دنیایی از رنگ ها در مقابلت به نمایش برمی خیزند، با آن ها زندگی می کنی و آن چنان تسخیرت می کنند که خاطراتت را با آن ها رنگ می کنی همان طور که از کودکی دنیای آرزوهایت را با آن رنگ می کردی.
رنگ مترادف با کلمه انگیسی (hue) یا (colour) پدیده ای است فیزیکی که در اثر تابش و رفتار انعکاسی نور در برابر چشم ناظر ظاهر می شود.
می توان به صراحت گفت، حدود 80 هزار سال است که بشر موفق گردیده است اشیا را رنگ نماید و ابتدایی ترین رنگ آمیزی فقط با 2 رنگ (سیاه، قرمز) بوده که اساس آنها منابع آلی و هم چنین خیلی گران بوده است و تنها متمولین در استفاده از پارچه های رنگی و مواد تزئینی حق تقدم داشته اند، چنانچه صدها هزار حلزون جان خود را از دست دادند تا امپراطور روم توانست قبای شاهانه قرمز رنگ خود را بر تن کند.
بنابراین جا دارد در ارتباط با تحول پدیده رنگ ها و جایگاه ویژه ای که از لحاظ روانی- اجتماعی- اقتصادی بر جامعه و زندگی افراد دارند، بپردازیم.
درهمین بین جا دارد به سخنی از «کلاوس برند فلمار» اشاره نماییم که چنین گفته است: «چه رنگی مورد علاقه شماست؟ از میان سه رنگ اصلی (زرد، قرمز و آبی) یا سیاه و سفید رنگی را انتخاب کنید. وقتی رنگ مورد علاقه تان را انتخاب کردید سعی کنید خیلی دقیق آن را توصیف کرده و هرچه به ذهنتان می آید، بنویسید (رویاها، تصورات و آنچه تجربه کرده اید) وقتی نوشته تان تمام شد، آن را به دقت بخوانید. شما در آن آرزوها و هرچه را مورد علاقه تان است، خواهید یافت.»
بنابراین، رنگ ها به لحاظ عینی و روانی در زندگی انسان ها نقش بسزایی دارند و به خواسته ها، بلندپروازی ها و واقعیت های موجود در زندگی گواهی می دهند.
«دکتر رسول حبیبی»- روان پزشک- در حالی که بحث رنگ ها را از مباحث طولانی و گسترده می داند در ارتباط با تاثیرات رنگ بر روحیه افراد، چنین توضیح می دهد:
«رنگ در زندگی روزمره آن چنان اهمیت دارد که قابل تصور نیست شاید به خاطر رویت همیشگی رنگ ها از اهمیت آنها غافلیم. رنگ برای انسان همیشه پدیده ای قابل تحسین بوده است و پیش از آن که به تصور آید، در ما تاثیر می گذارند.
رنگ ها ما را خوشحال، غمگین، آرام و بی قرار می کنند در واقع رنگ ها به زندگی ما معنا و مفهوم می بخشند و دنیای بدون رنگ را نمی توان متصور شد.»
وی در ارتباط با این که مردم ایران به چه رنگ هایی علاقه نشان می دهند، چنین می گوید:
«حالات روانی انسان ها آنقدر شدید و متنوع است که بعضی مواقع لازم است سالها تلاش نمایی تا حس زیبایی شناسی مناسبی را به یک جامعه تزریق نمایی و این امر به عهده کارشناسان و متخصصان رنگ در یک جامعه است برای نمونه، بعد از جنگی چند ساله در یک کشور بعید است مردم بتوانند از رنگ های گرمی همچون قرمز یا زرد و... استفاده نمایند.»
وی همچنین در ارتباط با علاقه روحی افراد به رنگ ها با اشاره به سخنی از مارکس لوچه که می گوید: بیشتر انسان ها معمولا رنگ های زرد، قرمز و سبز را به رنگ های خنثی همچون قهوه ای، خاکستری، بنفش و سیاه ترجیح می دهند، معتقد است: نباید از نظر دور داشت که امروزه متخصصان و روان شناسان برای درمان اختلالات روحی و روانی و حتی مشکلات جسمی از رنگ ها سود می جویند، به طوری که رنگ لباس به خاطر حساسیت نوری خاصی که چشم های انسان دارد بر رفتار و سلامت ما اثر می گذارد و با مشاهده رنگ های مختلف در لباس و فضاهای داخلی و خارجی محیط زندگی می توان به حالات روحی انسان ها پی برد. برای نمونه، اگر دیوارهای سالن کنفرانس را رنگ آبی نماییم مستمعین کمتر و دیرتر احساس خستگی می کنند . همین طور بعضی از رنگ ها در انسان ایجاد دلمردگی و بیماری می کنند و بعضی از رنگ ها از لحاظ روان شناسی عکس العمل های متفاوتی را به وجود می آورند که به عواملی همچون سن، سلیقه، فرهنگ اجتماعی و نمادهای تاریخی بستگی دارد.
وی همچنین در پایان به معنی بعض از رنگ ها اشاره می نماید:
رنگ قرمز: نقطه ختم زرد است و دارای حرارت و تابندگی است. قرمز نارنجی، تابشی پرشور از عشق است. قرمز ارغوانی، بر عشقی روحانی دلالت می کند.
رنگ آبی سمبل جاودانگی است و به معنی ایمان، آرامش و فضای لایتناهی است. اگر آبی تیره گردد معنی ترس و بیم، غم و اندوه و مرگ و نیستی را تداعی می کند و رنگ لباس آبی نشان دهنده فروتنی و افتادگی است.
رنگ سبز: نشان دهنده طرز تفکر بهتر است و به معنی اراده، اطمینان، استقامت، جوانی و قدرت است.
رنگ زرد: نشان دهنده احساسات پرشور، جوینده، منتظر و امیدوار را می نمایاند و همچنین به لحاظ نزدیکی رنگ زرد به قرمز ضربان قلب و تنفس را تحت تاثیر قرار می دهد.
گفتنی است، رنگ ها به لحاظ روان شناسی در روحیات فردی و اجتماعی افراد تاثیرات شگرفی دارند که با ترجمه هریک از آنها می توان دنیای وسیعی از آرزوها و تعلقات روحی و روانی افراد را در دنیای رنگ ها جستجو کرد.
«دکتر غلامحسین معتمدی»- روانپزشک- در ارتباط با تاثیرات روان شناختی رنگ ها بر افراد چنین توضیح می دهد:
«تاثیر روانی رنگ ها برخلاف تصور اولیه و عقاید جاری تنها با رجوع به رنگ ها وتنوع آنها امکان پذیر نیست. در حقیقت تاثیرات روان شناختی رنگ ها مبتنی بر پدیده ای به نام وحدت حواس است چنانچه آگاهی از یک شئ به کمک کلیه حواس اعم از بینایی، شنوایی، بساوایی و... صورت می گیرد.
وی می افزاید، تحقیقات نشان می دهد که ابعاد خاصی از تجربه حسی در عرصه های مختلف ادراکی به طور یکسان عمل می کنند. برای نمونه، پر همان گونه صورت را نوازش می دهد که نجوا دستگاه شنوایی را تحریک می کند و به همین ترتیب تحریک گیرنده های چشایی توسط غذایی تند شبیه تحریک بینایی به وسیله برق صاعقه است و خصوصیاتی هم چون شدت، نوع وتداوم در کلیه حواس مشترک هستند. برای نمونه، درخشندگی در عرصه های حسی گوناگون می تواند از درک یکسان برخودار باشد. لذا می توان از لحاظ بیانی احساس سرما، درد و گزشی خفیف را به صورت درخشان و گرما و فشار را به صورت گرفته و رنگ تیره توصیف کرد.»
وی همچنین در ارتباط با تاثیرات رنگ ها بر روحیه افراد چنین می گوید: «یکی از وجوه شباهت میان تاثیرات حسی بستگی عاطفه یا احساسات برانگیخته شده در انسان دارد، که دامنه وسیعی از واکنش های هیجانی را در بر می گیرد.
مثلا گوته از ارتباط میان زردی و شادی، سرخی و فعالیت، سردی و رنگ آبی سخن گفته است؛ البته در این تاثیرات روند تکامل انطباقی بشر نیز موثر بوده است چنانچه، زردی از آن رو زرد شده است که همراه با لذت ناشی از گرمای خورشید بوده است و سبز به این دلیل دارای بار عاطفی سبز شده است که یادآور احساس خوشایند و آرام بخش آسودن در جوار خنکای گیاهان بوده است.»
وی همچنین حس آمیزی رنگ ها و صداها را به نوعی با گرمی صدا یا صوت شیرین بیان می کند و چنین توضیح می دهد:
به عنوان نمونه معتقدند رنگ زرد و صدای زیر ایجادکننده حالت وجد و سرور است و رنگ بنفش و صدای بم نشانگر حالت اندوه است. وی می افزاید، تحقیقات نشان می دهد که شادی به رنگ ها بستگی دارد که در عرصه های حسی دیگر نیز مصداق می یابد. پس در حقیقت حس های مختلف می توانند از طریق القای عاطفه مشترک با هم ارتباط داشته باشند.
وی در پایان تاثیر عوامل فرهنگی موجود بر استفاده از رنگ ها را فراتر از خصوصیات عاطفی انسان ها می داند و در همین رابطه چنین توضیح می دهد:
استفاده نمادین از رنگ ها به عنوان یک وسیله ارتباطی در جوامع مختلف به صور گوناگون صورت می گرفته است که در زمینه های فرهنگی متفاوت و تجلیات متنوعی داشته است. چنانچه در خاور دور رنگ زرد همیشه رنگ سلطنتی بوده و از رنگ سفید برای مراسم عزاداری استفاده می شده است. حال آن که در غرب رنگ ارغوانی رنگ سلطنتی محسوب می شود و در مراسم سوگواری رنگ سیاه به کار می رود و معانی نمادین نسبت داده شده به رنگ ها که برگرفته از سنت ها و تجربیات خاص قومی و فرهنگی است فراتر از تاثیرات فیزیکی رنگ ها عمل می کند و در همان قالب قراردادی موجود تاثیرات روان شناختی خاص خود را القا می کند.
گفتنی است، معانی موجود در رنگ ها دارای قدمتی به پیشینه تاریخ اجتماعی ملت ها می باشند؛ زیرا در مواردی شاهد تاثیرات عمیق رنگ ها بر روحیه جمعی می باشیم که امکان انتخاب فردی را سلب می نماید و همچنین، عوامل فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی موجود در این رنگ ها چنان بر روحیه جمعی فایق آمده که تا حد بسیار زیادی بر روحیه و روان فردی حکم فرمایی می کنند.
«دکتر امان قرایی مقدم»- جامعه شناس- در ارتباط با مفاهیم بعضی از رنگ ها در تعریف و تحلیلی متفاوت می گوید: رنگ قرمز: سمبل آتش است و معانی این رنگ دارای همان ویژگی هایی است که در آتش وجود دارد، مثلا غلیان، برانگیختن اعصاب و تشدید ضربان قلب را به دنبال دارد و به دلیل این که رنگ قرمز از قدرت طول موج بیشتری برخوردار است، در جامعه به عنوان علامتی برای تذکرات و خطرات به کار برده می شود. برای نمونه، چراغ قرمز یکی از علایم هشداردهنده می باشد و از نظر اجتماعی رنگ قرمز نشانگر خشونت، پرخاشگری، تحرک و شور و اشتیاق است.
رنگ زرد: سمبل خورشید است و نیز روشن ترین رنگ خالص در طبیعت می باشد و همچون نور خورشید دارای محرک، معرف هوش، اندیشه، امید و آرزو، نشاط و درخشندگی است.
رنگ آبی: سمبل آب و آسمان است و رنگی لطیف و ملایم است که احساسات درونی افراد را تحت تاثیر قرار می دهد و او را به فراسو و دوردست های افق می برد. این رنگ نشانگر وفاداری، عفت، اتحاد، اعتماد، طرز تفکر، صمیمیت، حقیقت، شفافیت، ظرافت، حساسیت و آرامش است.
رنگ سبز: سمبل طبیعت و سبزی گیاهان است و رنگ قالب طبیعت به معنی صلح است؛ این رنگ نشانگر رشد و نمو، جوانی، قدرت، اراده، اطمینان، امید، صفا و صلح و آبادانی است.
رنگ خاکستری: این رنگ فاصله بین سیاهی و دیگر رنگ هاست؛ یعنی حد فاصل بین مرگ و زندگی است. خاکستری رنگی آزاد است؛ یعنی نه تیره است، نه روشن، نه درونی است، نه بیرونی، نه اضطراب آور است، نه آرام بخش.
رنگ سفید: سمبل روشنایی است و به نوعی معتقدند که ذات باری تعالی نور است و نشانگر نور، روز، پاکی، جوانی، وضو، ایمان، صداقت، رستگاری، قهرمانی، شادمانی و صلح است.
رنگ سیاه: رنگ سیاه به معنی «نه» و نقطه مقابل سفید به معنای «بله» است. رنگ سفید مانند صفحه ای خالی است که داستان روی آن می توان نوشت، رنگ سیاه به معنی پایان است و همچنین رنگ سیاه نشانگر مرگ و نیستی، غم، سوگواری، ابهام، رمز، حالت منفی، پرخطر، ترس، وحشت، پایان تحرک و گوشه گیری است.
وی همچنین در ارتباط با استفاده از رنگ ها در جوامع معتقد است: «اگر جامعه ای شاد باشد بالطبع از رنگ های قرمز، سبز، آبی و رنگ های روشن و گرم بیشتر استفاده می کنند؛ اما استفاده از رنگ های تیره و سیاه بعضا نشانگر ناشادی هاست.»
وی همچنین می افزاید، رنگ ها در اجتماع پیام رسان می باشند؛ یعنی هم می توانند نویددهنده باشند و هم مایوس کننده بنابراین، اگر جامعه ای می خواهد به سمت صفا، صمیمیت و امیدواری پیش برود، یکی از راه ها این است که در فضای اجتماعی و آموزشی به سمت استفاده از رنگ های شاد و زنده برود و باید به جوانان اجازه داده شود از رنگ های گرم و زنده استفاده نمایند تا جامعه از حالت یکدستی و یکنواختی خارج شود؛ جوانان به شدت از رنگ های تیره دلزده می شوند بنابراین، عوامل فرهنگی و اجتماعی موجب گرایش عده کثیری از افراد به رنگ های خاصی می شوند که به روحیه فردی هریک از آنها ترجیح داده می شود.
گفتنی است، ما در زمانه ای زندگی می کنیم که علم گام های بلندی برداشته است و از همین روی می بایست شاهد پیشرفت صنعت در به کارگیری رنگ های متنوع باشیم و محدودیت هایی را که باعث شده حوزه سلیقه افراد را تحت الشعاع قرار دهد، از بین برد.
«دکتر علیرضا میرحبیبی»- رئیس پژوهشکده صنایع رنگ ایران- در ارتباط با تاریخچه رنگ می گوید:
«از بدو خلقت بشر، انسان ها با رنگ آشنایی داشتند و از رنگ ها برای علامت گذاری، تمییز دادن اشیای مختلف از یکدیگر و برانگیختن احساس های مختلف استفاده می کردند و تمدن هایی چون هند و چین از حدود 4 هزار سال قبل با تکنیک استفاده از رنگ به معنای متمدنش آشنا بودند.»
وی همچنین در ارتباط با این که در ادوار مختلف تاریخ واکنش افراد نسبت به رنگ ها تغییری نمی کند و ذاتی است چنین می گوید:
«برای نمونه رنگ آبی همیشه آرام بخش است به طوری که دستگاه هایی به نام آرام بخش ساخته شده است که مجموعه ای از این نور را در فاصله زمانی معین جلوی چشم بیننده روشن می نماید و در عین حال رنگ قرمز حالت تحریک کننده دارد و سمبل خشم و التهاب می باشد. وی می افزاید، از بعد مد در جوامع تغییراتی حاصل شده است چنانچه یک زمان رنگ سبز و زمانی رنگ سیاه مطرح بوده؛ اما در تاریخ کشورمان همیشه شاهد رنگ های شاد و زنده میان افراد بوده ایم.»
رئیس پژوهشکده رنگ در ارتباط با این که آیا این پژوهشکده نسبت به کاربرد رنگ های مختلف در اجتماع پژوهشی انجام می دهد چنین توضیح می دهد:
«به دلیل سرمایه گذاری و جنبه های اقتصادی لازم است رنگ های مورد علاقه مردم در جامعه شناخته شود؛ اما تا به حال تحقیقی در این رابطه صورت نگرفته است ولی مجبور هستیم در آینده چنین برنامه ای داشته باشیم. برای نمونه، توسط یک آمار نسبی، مشخص شده که رنگ قرمز برای اتومبیل ها در ایران مطلوب نمی باشد و شاید رنگ های کدرتر یا متالیک بیشتر برای مردم جلب توجه می کند.»
وی در ارتباط با دلیل محدودیت تنوع رنگی در صنعت ایران معتقد است:
خط تولید کشور امکان این را ندارد که تولیداتش را با رنگ های مختلف عرضه نماید و از دلایل اصلی آن مسائل اقتصادی و محدودیت تکنولوژی در استفاده از تکنیک های جدید می باشد؛ اما با تلاش بیشتر سعی بر آن است که اختلافات موجود را از طریق اعمال رنگ های متفاوت با دنیا کم کنیم. وی می افزاید: البته اگر مسائل اقتصادی رقابت به وجود آید پیشرفت نیز حاصل خواهد شد. چنانچه در کمپانی های اروپایی به دلیل رقابت های موجود ناچارند تا جایی که می توانند مطابق سلیقه مشتری عمل نمایند و حاضر نمی باشند حتی امتیاز کوچکی را نیز از دست بدهند.
علیرضا میرحبیبی همچنین در ارتباط با تاثیرگذاری کشورهای خارجی بر صنعت رنگ ایران، چنین می گوید:
به دلیل محدودیت های اقتصادی و استراتژیکی موجود در کشور ناچاریم انواع مواد واسطه ای، حلال ها و رزین ها را که بخش قابل توجهی از آن مربوط به صنعت پتروشیمی است از خارج از کشور وارد نماییم و در استفاده از تکنولوژی نیز امروزه به سمت به کارگیری از تکنولوژی تمیزتر و یا پایه رنگ آب مطرح است، به طوری که از حلال های آلی به دلیل آلودگی هایی که برای محیط زیست ایجاد می نمایند و برای سلامت جامعه مضر می باشند، کمتر استفاده نماییم در صورتی که کشورهای اروپایی در استفاده از این تکنولوژی پیشتاز هستند.
وی در پایان در ارتباط با این که واردات مواد اولیه رنگی و تاثیرگذاری بر صنعت رنگ ایران بیشتر از چه کشورهایی می باشد، چنین توضیح می دهد: یکی از ضعف های موجود در این رابطه نبود آمار دقیق است؛ با این حال می توان گفت که ریشه واردات این مواد در اروپا و امریکا و آلمان می باشد و همچنین آلمان سهم زیادی در هدایت کلی این صنعت از نظر اقتصادی و علمی را داراست.
با توجه به آنچه گفته شد، شاید گستردگی، وسعت و زیبایی های موجود در رنگ ها را زمانی بتوانیم احساس نماییم که لحظه ای دنیا را سیاه و سفید پیش روی خود جلوه نماییم. رنگ ها را محدود نکنیم زیرا وسعت رنگ ها به گستردگی نگاهمان معنامی بخشد.