6 نوجوان در ایذه طی 5 روز خودکشی کردند.

شنبه ۲۸ آبان ۱۳۷۹

«ایذه»- خبرنگار «انتخاب»: خودکشی 6 نوجوان طی هفته گذشته، «ایذه» را تکان داد.

4 استاد دانشگاه روانپزشک و روانشناس در گفت و گو با «انتخاب» علل پدیده خودکشی را بررسی کردند
به گزارش خبرنگار ما در هفته گذشته، طی 5 روز 6 نوجوان ایذه ای که در مقطع «راهنمایی» تحصیل می کردند، دست به خودکشی زدند که این آمار تاکنون بی سابقه بوده است.
با توجه به موقعیت و وسعت جغرافیایی «ایذه» که شهرستانی کوچک درشمال استان «خوزستان» است، خبر خودکشی 6 نوجوان این شهرستان بسیار تکان دهنده است. نظر چندتن از کارشناسان را در این رابطه و علل و عوامل گرایش نوجوانان و جوانان به ارتکاب خودکشی می خوانید:


«قاسم قاضی» استاد دانشگاه
«قاسم قاضی» روانشناس و استاد دانشگاه روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران، در این رابطه می گوید: در مورد خودکشی 6 نوجوان در «ایذه» باید به شرایط سنی این افراد توجه داشت. شخص وقتی از دوران کودکی وارد مرحله نوجوانی می شود توقعات خاصی پیدا می کند، نوجوان خواستار این است که مورد احترام دیگران قرار بگیرد، از آزادی های بیشتری برخوردار شود و وقتی این توقعات برآورده نشود، نوجوان احساس حقارت می کند.
وی می افزاید: دلایل اقدام به خودکشی نوجوانان را باید در مدرسه و خانواده آنها جست و جو کرد. متاسفانه در بعضی از مدارس ما با توجه به مدیریت هایی که در آنها حاکم است، تعداد زیاد دانش آموزان در هر کلاس و وجود تنبیه محیط مطلوبی ندارند از طرفی فقر و جمعیت زیاد خانواده ها نیز در اقدام به خودکشی موثر است. در چنین شرایطی نوجوان احساس پوچی، بی ارزشی و شرمندگی می کند و تصمیم به خودکشی می گیرد.
این استاد می افزاید: یکی دیگر از دلایل ارتکاب خودکشی تعرض های جنسی است همچنین سختگیری های بی مورد و تعصبات جاهلانه به ویژه در رابطه با دختران در این زمینه بسیار موثر است.


«فربد فدایی»؛ روانپزشک
«فربد فدایی» روانپزشک، درباره علل خودکشی می گوید: هر زمان که جامعه ای با بی توجهی به ارزش ها و دگرگونی های سریع اجتماعی مواجه شود، با عواملی از قبیل تنش های اجتماعی، افزایش اعتیاد به الکل و مواد مخدر، طلاق و خودکشی روبه رو می شویم. حتی در کشور ما نیز به دنبال رویدادهای ناخوشایند اجتماعی، بیکاری، فقر، مشکلات تحصیلی، نبودن آینده روشن اقتصادی برای افراد، خصوصا نوجوانان و جوانان و محدودیت های غیرضروری از سوی خانواده نسبت به آنها، عامل تشدیدکننده گرایش به خودکشی در بین نوجوانان به شمار می رود.
این روانپزشک ضمن اشاره به تاثیرپذیر بودن نوجوانان می افزاید: وقتی یک نوجوان با خودکشی یکی از همکلاسی هایش روبه رو می شود، در صورت بروز زمینه مناسب او نیز دست به خودکشی می زند. بنابراین، خودکشی نوجوانان را به عنوان اعلام خطر باید تلقی کرد که لزوما به معنی تمایل فرد به مرگ نیست بلکه نشان دهنده احساس بن بست و بلاتکلیفی اوست.
وی تاکید می کند: وقتی نوجوان مفری برای ابراز هیجانات و احساس خود ندارد احساسش به سمت خود، منعطف می شود و به شکل تمایل آسیب به خود بروز می کند که این مسئله در جوامع و شهرهای کوچکی مانند «ایذه» تبدیل به نوعی «هیستری دسته جمعی» می شود یعنی اگر رفتار غیرعادی مثل خودکشی در یکی از اعضای جوامع دیده شود به سرعت گسترش می یابد.
«فدایی» علل متفاوتی را برای خودکشی نوجوانان عنوان می کند و می گوید: فریاد ناخودآگاه برای جلب کمک، ایجاد حس ترحم نسبت به خود، ایجاد احساس گناه در دیگران، رهایی از وضعیتی دشوار، آسان کردن امور برای دیگران و قصد برای مرگ حتمی از علل اقدام به خودکشی در بین جوانان و نوجوانان است.


«غلامحسین معتمدی»؛ روانپزشک
دکتر «غلامحسین معتمدی» روانپزشک نیز در این باره می گوید: باید میان خودکشی کامل که منجر به مرگ می شود و اقدام به خودکشی، تفاوت قائل شد. زیرا در خودکشی کامل با آسیب شناسی روانی عمیق تری روبه رو هستیم اما در «اقدام به خودکشی» عوامل متعددی مانند ناسازگاری فرد با اجتماع، اختلافات خانوادگی و تناقضات بین فردی دخالت دارند که می توانند منجر به اقدام خودکشی شوند که در این مورد نیت فرد خودکشی به قصد مرگ نیست بلکه به قصد تهدید یا جلب توجه دیگران است.
این روانپزشک می افزاید: زیربنای اقدام به خودکشی پرخاشگری است و حتی بسیاری از رفتارهای جزیی فرد در زندگی، مانند اعتیاد به مواد مخدر، رانندگی بی محابا، بی توجهی به مسائل بهداشتی و... خود جزو رفتارهای «خودویرانگرانه» است و در حقیقت نوعی خودکشی مزمن محسوب می شوند.
«معتمدی» رعایت ضوابط اصلی بهداشت روانی، همچون پیشگیری، برطرف کردن مشکلات اجتماعی، فردی و خانوادگی را راهکاری برای کاهش خودکشی می داند و می افزاید: از نظر پویایی عوامل فردی، مهمترین عامل بروز خودکشی وجود بیماری های زمینه ای، از قبیل افسردگی، اسکیزوفرنی و در مواردی اعتیاد به مواد مخدر و الکل است.


«مسعود غفاری»؛ روانشناس
«مسعود غفاری»، روانشناس و استاد دانشگاه نیز در رابطه با ریشه یابی علل خودکشی در بین جوانان و نوجوانان می گوید: «خودکشی به معنای نابودکردن خود پدیده ای است که از دوران روابط عشیره ای و سنتی تا روابط پیچیده، شهری امروزی با انسان ها همراه بوده است.»
این استاد دانشگاه می افزاید: «بنا به تعریف امیل دورکایم جامعه شناس فرانسوی، خودکشی عبارت از هر حالتی از مرگ است که نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم کاری باشد که شخص قربانی آن را انجام می دهد و از نتیجه کارش نیز آگاه است.»
وی می افزاید: «اقدام به خودکشی در بعضی موارد با هدف دستیابی به هدف های ویژه ای صورت می گیرد. خودکشی به 3 نوع خودکشی ناشی از نابهنجاری اجتماعی، خودکشی دیگر خواهانه و خودکشی خودخواهانه تقسیم می شود.»
خودکشی خودخواهانه به دلایل شخصی مانند ضعف شخصیت، عدم اعتماد به نفس، منفی نگری، خودپنداری منفی و تجربه های شکست و عوامل اجتماعی مانند فاصله طبقاتی، افزایش ناکامی های اجتماعی، محرومیت ها و کاستی ها صورت می گیرد.»
«غفاری» در ادامه خاطرنشان می کند: «دوقطبی شدن جامعه و احساس عدم امکان رشد همگانی نیز از دلایل دیگر ارتکاب خودکشی توسط افراد است.»
این روانشناس در رابطه با خودکشی ناشی از ناهنجاری اجتماعی می گوید: «در این گونه خودکشی هرچند فرد آگاهانه دست به خودکشی می زند ولی درواقع خود مجری فشارها و عواملی است که زندگی را برای او ناگوار کرده است و این موضوع در بسیاری از خودکشی ها صادق است.»
این استاد دانشگاه در رابطه با راهکارهای مناسب برای کاهش میزان خودکشی می گوید: «افزایش آگاهی خانواده ها با هدف کاهش شمار فرزندان، افزایش همبستگی خانوادگی، احترام به فرزندان، اطلاع از نیازهای زیستی، روانی و اجتماعی آنها و سرانجام رعایت حقوق آنان در کاهش میزان خودکشی بسیار موثر است. خانواده ها باید بدانند فرزندانشان محصول آنها هستند و در قبال آنان مسئولیت دارند.»
وی می افزاید: «باید به آموزگاران مدارس و مسئولان آموزش رسمی این آگاهی را داد که به بهداشت روانی دانش آموزان کنونی که نقش آفرینان فردای جامعه هستند، توجه کنند.»