امید بخشی از طبیعت انسان است که در تجربیات، شناخت، رفتار و جهت گیری او نسبت به آینده متجلّی می شود و در نهایت حالتی از آگاهی به شمار می آید. امید با افکار، احساسات واعمالی گره می خورد که رو به آینده دارد. فیلسوف معاصر ریچارد رورتی امید را فراروایتی می داند که مانند یک داستان در خدمت نوید یا منطق انتظار آینده ای بهتر است. زندگی فردی و اجتماعی پیوسته تحت سیطره ی دوگانه یاًس و امید سپری می شود. متاًسفانه ارزیابی امید در سطح فردی نشان می دهد که نیمی از آدمیان از سطح امید بالایی برخودار نیستند. امید و یاًس ریشه در واقعیّت دارند. واقعیِت اغلب ناامید کننده است یا لااقل با بسیاری از امیدهای ما فاصله دارد. اتفاقاً حضور و بروز امید از همین جا آغاز می شود. امید همواره معترض نظم موجود و منتقد واقعیّت است. از همین رو به تغییر آن چشم می دوزد. رابطه ی میان تغییر و امید چنان مستحکم و تنگاتنگ است که می توان امید را در نهایت تصوّر امکان تغییر دانست. از سوی دیگر وقتی احساس می کنیم واقعیّت را نمی توان تغییر داد، تسلیم جبر واقعیّت و دستخوش یاًس و حرمان می شویم. پژوهش های چندی نشان می دهد امید وقتی وارد صحنه می شود که شرایط وخیم و نگران کننده است وامور خوب پیش نمیرود و نوعی عدم اطمینان نسبت به آینده وجود دارد. این همان روایتی از امید است که هفته ی گذشته شاهد آن بودیم. امّا امید چه سرنوشتی پیدا می کند و چه تمهیدی می توان اندیشید که بعدها با صفاتی مانند واهی، کاذب و ناکام همراه نشود و به یاًس نیانجامد. در این جا شناخت و آموزش امید می تواند کارگشا باشد.در عرصه ی فردی و اجتماعی گام های مشابهی برای پیش راندن امید وجود دارد. تعیین اهداف واقع بینانه، برخورداری از اراده ی لازم برای پیگیری این اهداف، شناسایی راه ها و موانع رسیدن به آن ها و سرانجام عمل کارآمد برای تحقق بخشیدن به هدف های مذکور. بنابراین در سطح فردی یا اجتماعی امید را باید به صورت یک برنامه دید و بی جا نخواهد بود که در شرایط فعلی از پروژه ی ملّی امید سخن راند و قلب و مغز آحاد جامعه را در خدمت آن قرار داد. خوشبختانه امید نیز مانند شادی قابلیّت سرایت به دیگران را دارد و سرمایه ای است که همه می توانند در آن سهیم باشند و با الگوسازی قابل تعمیم و گسترش در کلّ شبکه اجتماعی است.آمیزه ای از تخیّل ،انگیزش ،اعتماد به نفس در پیوند با پروژه ی امید با مدیریتی کارآمد و با گوشه ی چشمی به آموزش امید می تواند از فسردگی زودهنگام شکوفه های آن جلوگیری کند. جامعه شناسان از خوانش امید سخن می گویند و آن را شیوه ای می دانند که به کمک آن متن های ناامیدی هم که در فرد و جامعه وجود دارد قابل خواندن است تا این خوانش تجربه ای شود که به نوبه ی خود به پیشبرد پروژه ی مورد نظر ما کمک کند . با امید به آن که شوق فردی معطوف به آینده که وجه عاطفی امید را می سازد در کنار پردازش فکری جمعی که در جامه ی اعتدال و عقلانیّت جلوه می کند و نمایانگر وجه شناختی امید است موجب تداوم و ثبات امیدی شود که در ذهن و قلب افراد و جامعه به وجود آمده است. منبع: روزنامه اعتماد ، سال یازدهم ، شماره 2711 ، چهارشنبه 5 تیر

دکتر غلامحسین معتمدی

روانپزشک و نویسنده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *