بهار فرا می رسد و نوروز هم که کنایه از نوسال است به تحولــی درطبیعت اشاره دارد که با زایشی دیگر همراه است . تحولــی که درگستره طبیعت با آمیزه ای از رنگ ، طراوت و سرسبزی زیباترین چشم اندازها را در برابر دیدگان ما می گشاید. انعکاس این تغییر و تحــول طبیعی که بنیان یکی از کهن ترین و زیباترین سنــت ها و عیدهای بشری است در ساحت روان و هویت ایرانی ، ما را به تغییر و تحولــی درونی فرامی خواهد که دستیابی به آن همچون فرا رسیدن بهارو نوروز مبارک و میمون است .
تمام دستاوردهای روان شناسی ، روان پزشکی و علوم رفتاری درجهت نیل به این تغییر وتحول درونی است . تغییر کلید واژة مساعی بشر درقلمرو رفتار است . تغییر نه تنها حاکی از نوزایی و آفرینندگی است که با بهارو نوروز هماهنگی دارد بلکه جان مایـﺔ رشد ، تعالی و کمال طلبی انسان نیز هست.
فرارسیدن سال نو همواره فرصتی برای بازاندیشی درباب گذشته ، حال و آینده است تا با ایجاد تغییراتی در ذهن ، قلب و رفتارهایمان دررقم زدن سرنوشت خود نقشی فعال پیدا کنیم و فارغ از دردها ، شکست ها و ناکامی های گذشته سال نورا همگام با نام آن با برنامه هایی نو و سازنده آغاز کنیم .
از دیدگاه روان شناختی ایجاد این تغییر و تدوین برنامه های سازنده نیازمند آگاهی و کسب مهارتهای مربوط به آن است . به عبارت دیگر نخستین گام از آگاهی و اشراف بر ضرورت تغییر آغاز می شود که نبود آن مانع بروز و ظهور تغییر و تحـول است . به همین مناسبت نوروز و سال نو چون همراه با تغییر و تحول جهان بیرونی است بهترین زمان برای کسب این آگاهی و اشراف درونی است .
پس عقل ضرورت تغییر رادر می یابد و مارا به آن دعوت می کند ولی این تنها نخستین گام است . گام بعدی که درساختار احساسی ما ریشه دارد برخورداری از شور ، علاقه وشوق به تغییر است . تنها برمبنای ضرورت منطقی وجود تغییر و بدون شور و شوق لازم برای تحقق آن نمی توان از تغییر سخن راند.
گام سوم برخوردای از مهارت های لازم برای تغییر کردن است . اگر ذهنی گشاده اندیش و انعطاف پذیر و قلبی آماده بخشیدن و پشت سر گذاردن دلتنگی ها نداشته باشیم چگونه می توانیم به تغییر و تحـــول درونی دست یابیم . تنها با طی این مرحله است که می توانیم به گام چهارم برسیم و برنامه ای برای تغییر تدوین کنیم.
برنامه ریزی در قلمرو روان شناسی ظرایف و نکات ویژه ای دارد که ذکر آن ها مجال خاص خود را می طلبد ولی در اهمیت و مرتبت آن کافی است بگوئیم که هیچ حرکتی درجهان و تاریخ و درساحت زندگی فردی و جمعی انسان ها نمی تواند با موفقیت قرین باشد مگر آن که برمبنای برنامه ای مشخص ، منطقی و عملی شکل گرفته باشد. برنامه ریزی براساس تعیین اهداف و اولویت بندی و مقتضیات زمانی آن ها وبا توجه به امکانات و محدودیت ها وبه نحوی واقع بینانه صورت می گیرد. سرانجام درگام پنجم با اجرا و عملی کردن برنامه تدوین شده روبرو هستیم که برآیند و حاصل گام های قبلی و تحقق تغییر در گرو انجام مدبــرانه آن است .
با امید آن که درسال پیش رو تحولات طبیعت پیرامونی ما را به تغییروتحولی سازنده در درون رهنمون شود ، سالی سرشار از شادکامی و بهروزی را برای شما آرزو می کنم.